نابغه قرن بیستم را چقدر می شناسید ؟

مطالب عمومی سری اول

سال ۱۹۵۵ میلادی، یکی از تلخ ترین چند سال واسه تاریخ علم بود. سالی که یکی از بهترین مغزهای قرن بیستم در ۷۶ سالگی درگذشت و نتونست دوران عصر مدرن که از اواخر دهه هفتاد میلادی شروع شد رو تجربه کنه.
آلبرت انیشتن، نخبه بی بدیل دنیای فیزیک، شخصیتی چند بعدی و مغزی عجیب داشت.

(تخته های مشکی دانشگاه پرینستون آمریکا، لحظات تاریخی حضور نخبه قرن بیستم رو که پیچیده ترین مسائل فیزیک رو با گچ سفید در اختیار هزاران دانشجو قرار می داد، فراموش نمیکنه)

امروز سراغ یکی از نخبهای قرن بیستم رفتیم. کسی که خیلیا اونو منحصر به فرد ترین آدم قرن بیستم می دونن. اما نمیشه گفت که تاثیر آلبرت انیشتن در زندگی مردمون روز گار ما، به اندازه اجناس و خدمات پل آلن و بیل گیتس در مایکروسافت بوده.
اما به هر حال، کم تر انسانی تونسته، ضریب هوشی در حد نخبه آخرین قرن هزاره دوم میلادی رو به نام خود ثبت کنه.
. .

امروز از مغز انیشتن می گیم، از نامه تاریخی اون به رییس جمهور آمریکا. از اسمای عاشقانه اون به همسرش که خیلیا نمی دونن اونم، نخبه فیزیک قرن بیستم بود . . . از لحظاتی با اون در دانشگاه های جور واجور جهان. . . . گزارشی مستند و مصور از کسی که شاید تگرار شدنی نباشه!

آلبرت انیشتن، مرد تاریخ ساز قرن بیستم، با نظریه نسبیت، دنیای فیزیک مدرن رو از این رو به اون رو کرد و یکی از موثر ترین آدما در تاریخ معاصر بود. این شخصیت علمی که مارچ ۱۸۷۹ میلادی در شهر Ulm آلمان به دنیا اومد، طی هفتاد و شش سال زندگی موثر خود در ترویچ و پیشرفت علم و فناوری، گامای زیادی برداشت و در آخر در نزدیکی دانشگاه پرنستون آمریکا، جایی که تخته های سیاهش، چالشی ترین سوالات فیزیک انیشتن رو بر خود دیده بود، چشم از جهان فرو بست. فیزیکدان نظری آلمانی-آمریکایی، بیشتر به خاطر نظریه نسبیت و به خصوص هم ارزی انرژی و جرم (E=MC2) معروفیت جهانی پیدا کرد.
اون علاوه بر این، در گسترش تئوری کوانتوم و مکانیک آماری سهم کلی‌ای داشت. اینشتین جایزه نوبل فیزیک رو در سال ۱۹۲۱ واسه خدماتش به فیزیک نظری و به خصوص به خاطر کشف قانون اثر فوتوالکتریک گرفت.

ایشون به خاطر دلیل اثرات چشمگیرش، به عنوان یکی از بزرگ‌ترین فیزیکدانانی شناخته می‌شه که به این جهان پا گذاشته‌ان. در فرهنگ بیشتر، نام «اینشتین» هم معنی هوش زیاد و نخبه شده‌ است و بعضی اونو باهوش ترین آدم قرن بیستم می دونن. ادعایی که با در نظر گرفتن مغز عجیب ایشون و تاثیراتش در پیشرفت علم، خیلی دور از باور نیس.

(تصویر آلبرت انیشتن و خواهرش Maja در کودکی)

مغز انیشتن، همیشه موضوع تحقیقات و جست و جوای زیادی به وسیله روان شناسا، پزشکان و فیزیک دانه ها معاصر بوده.
مغز ایشون حدود ۸ ساعت پس از مرگش در پرینستون آمریکا از سر اون خارج شد.
این واسه اولین بار در تاریخ پزشکی معاصر بود که مغز یکی از بزرگان علم، واسه تحقیقات بیشتر از بدنش خارج می شد.
این عمل، به واسطه علاقه دانشمند به پیدا کردن رابطه بین کالبدشناسی اعصاب  ) Neuroanatomical) و هوش عمومی یا هوش ریاضیاتی بود.

(تصویر روزنامه نیویورک ورلد تلگرام ، یه روز پس از مرگ آلبرن انیشتن در سن هفتاد و شش سالگی به عنوان خبر اول)

داستان مغز انیشتن

تحقیقات انجام گرفته پیشنهاد کردن که قسمت ‌هایی از مغز که مربوط به صحبت کردن و زبون هستن، کوچیک تر و قسمت‌های مربوط به پردازش‌های عددی و فضایی (تجسم) بزرگ‌ تر هستن. تحقیقات دیگری، نشون‌دهندهٔ بیشتر بودن تعداد یاخته‌های گلیال در مغز اینشتین بود که توضیحات بیشتر در این بخش در حوصله این گفتار نیس.

هرچند مغز اون از نظر اندازه فرقی با مغز بقیه نداره و ۱۲۳۰گرمه اما سال ۲۰۱۲ نتیجه تحقیق مفصلی روی چارده عکس منتشر نشده از مغز انشتین که از «زوایای غیر معمولی» گرفته شده بودن منتشر شد.
هم اینکه در سال ۲۰۱۳ نتیجه تحقیق محققان دانشگاه چین شرقی در شانگهای و دانشگاه ایالتی فلوریدا در آمریکا در نشریه «مغز» منتشر گردید. محققان از بررسی عکس‌های منتشر نشده مغز انشتین (دو عکس از نیمکره‌های راست و چپ) متوجه یکی دیگه از فرق‌های مغز اون با بقیه شدن. این تصاویر نشون می‌دهد که بخشی از مغز به نام جسم پینه‌ای (کورپوس کالوزوم) در انشتین بسیار بزرگتر از افراد عادی بوده.

جسم پینه‌ای بزرگترین دسته رشته‌های عصبیه که دو نیمکره مغز رو بهم وصل می‌کنه؛ در واقع مهمترین راهیه که اطلاعات بین دو نیمکره مغز مبادله می‌شن.

تصاویر تازه کشف شده از مغز «آلبرت اینشتین»، فرق مغز این نخبه فیزیک جهان با همه مردم رو به روشنی نشون می‌دهد. پس از جفت و جور تصاویر زیاد، مغز به ۲۴۰ قطعه جداگونه تقسیم شد که بیشتر اونا در دانشگاه پزشکی پرینستون نگهداری می شه.
قسمت بزرگی از عکسای جفت و جور شده از مغز «اینشتین» طی نیم قرن گذشته پنهون شدن، اما تازگیا ۱۴ عکس به عنوان بخشی از اموال و داراییای «توماس هاروی»، پاتولوژیستی که از مغز این دانشمند عکسبرداری کرده بود، در اختیار موزه ملی سلامت و پزشکی در سیلور اسپرینگ قرار گرفت.

بررسی این تصاویر مغزی به وسیله «دین فالک»، آدم شناس دانشگاه ایالتی فلوریدا انجام شده.
به گفته «فالک»، قشر جلوی مغز نخبه فیزیک جهان به طور کامل متفاوت از مغز مردم عادیه و این فرق شاید با توانایی و نبوغ «اینشتین» در ارتباطه؛ اندازه کلی و شکل نامتقارن مغز طبیعیه، اما قشر جلو مغز، بخش جداری، قشر پس سری و غشای somatosensory به طور کامل فرق داره.

صد سال قبل از خارج کردن مغز اینشتین، همین‌کار با مغز ریاضی‌دان بزرگ ، کارل فریدریش گاوس انجام شده‌بود. رودولف واگنر مغز اونو مطالعه کرد و جرم اونو ۱۴۹۲ گرم و مساحت مغزی‌اش رو ۲۱۹۵۸۸ میلی‌متر مربع به‌دست‌آورد. هم اینکه متوجه پیچیدگی‌های بسیار گسترده در یاخته‌های مغزی اون شد.
نکته باحال درباره انیشتن اون که چشمون اونم از بدنش جدا شد و حالا در جایی در امریکا نگهداری می شه.

اطلاعات بیشتر درباره دنیای عجیب مغز انیشتن رو در سایت NPR دنبال کنین.

یکی از اشتباهات در فرهنگ بیشتر درباره انیشتن اینه که اون از مدرسه و تحصیل و این مسائل فراری بود و حتی این موضوع در انیمیشن کارتونی مشاهیر جهان که بچه های دهه شصت ایران هم به یاد دارن، به تصویر درآمده بود. ما در انیمیشن، آلبرت رو می بینیم که از تحصیل فراریه. اما اونم در سوییس و هم در آلمان و هم در آمریکا، یکی از دانشجویان موفق و از استادان به نام فیزیک بود.

اون پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه، در سال ۱۹۰۲ میلادی تونست در یکی از دفاتر ثبت اخترام در کشور سوییس مشغول به کار شه.  ۳ سال بعد، یعنی در سال ۱۹۰۵ میلادی، نظریه نسبیت خاص رو منتشر کرد و ۱۰ سال روی نظریه ای کار کرد به بعدا به نظریه نسبیت عام معروفیت یافت. این دو نظریه دلیل شد که دنیا، آلبرت رو بشناسه. منتشر کردن این دونظریه، زمینه رو واسه تدریس انیشتن در دانشگاه های جور واجور دنیا درست کرد.
ایشون تا سال ۱۹۳۲ میلادی، مدیر موسسه فیزیک کایزر ولهلم در شهر برلین آلمان بود و در یکی از دانشگاه های این شهر هم تدریس می کرد.

از فارغ التحصیلی تا بمب اتم

اینشتین تا سال ۱۹۳۲ مدیر انستیتوی فیزیک کایزر ویلهلم برلین آلمان و استاد یکی از دانشگاه‌های برلین (Humboldt University of Berlin) بود. در این سال اون اول چندین ماه در دانشگاه پرینستون به سر برد و بعد به دلیل قدرت‌گیری نازی‌ها در سال ۱۹۳۳، عزمشو جزم کرد که به آلمان برنگردد. در سال ۱۹۳۳ اون شغلی در مؤسسه تحقیقات پیشرفته Princeton بدست آورد و در حدود ۱۹۳۵ عزمشو جزم کرد که به طور درازمدت در آمریکا بمونه.

اینشتین و رابرت اوپنهایمر  که از فیزیک دانه ها بزرگ عصر خود بود، در سال ۱۹۳۹ گروهی از فیزیک‌دان‌های مجارستانی از جمله لئو زیلارد که به آمریکا مهاجرت کرده بود، به دولت آمریکا در مورد برنامه نازی‌ها در مورد بمب اتمی اخطار دادن، اما سخنان اون‌ها مورد توجه قرار نگرفت. در تابستون سال ۱۹۳۹ و چند ماه قبل از جنگ جهانی دوم، زیلارد نامه‌ای واسه روزولت، رئیس‌جمهور وقت آمریکا جفت و جور کرد و از اینشتین خواست که نامه رو امضاء کنه.

(تصویر نامه دو صفحه ای فرستاده شده به روزولت رییس جمهور آمریکا درباره احتمال رسیدن نازیا به بمب اتم)

 زیلارد تقریباً گمنام بود، اما اینشتین به واسطه نظریه‌های نسبیت و جایزه نوبل، شخص مشهوری به حساب می‌رفت. اون‌ها در این نامه از اون توجه به این مسئله رو درخواست کردن. در این نامه، هم اینکه از روزولت خواسته شده بود تا به تحقیق در موردٔ انرژی هسته‌ای و عکس العمل‌زنجیره‌ای اهمیت بیشتری داده شه.

(در این نامه آلبرن انیشتن به روشنی به روزولت گفته بود که بزودی، عنصر اورانیوم به عنوان یکی از عناصر حیاتی واسه پیشرفت فناوری و زندگی بشر در آینده استفاده می شه و به قول آلبرت، quick action (عکس العمل سریع) از طرف دولت واسه بررسی موضوعات این بخش لازمه)

این نامه رو نقطه شروع پروژه منهتن واسه ساخت بمب اتمی می‌دانند. این نامه حتی چند سال بعد هم به وسیله رسانه ها به عنوان یکی از رویدادهای مهم در میدون فناوری جهان به خصوص بخش نظامی مطرح شد.

(تصویر صفحه نیویورک تایمز در مارچ ۱۹۹۸ درباره نامه تاریخی فیزیکدانان برتر قرن بیستم به روزولت)

روزولت  چند ماه پس از دریافت نامه ، در آخر در اکتبر ۱۹۳۹ میلادی  همونجوریکه در تصویر زیر مشاهده می کنین، به نامه آلبرت انیشتن جواب داد و از آلبرت با نام پروفسور عزیز من یاد کرد.
اون در این نامه اشاره کرد که تیمی رو واسه بررسی مفاد مطروحه در نامه مهم بزرگان فیزیک جهان، جهت بررسی امکان سنجی موضوعات مهم به سرپرستی مسئول استاندارد این کشور تعیین کرد.

(تصویر نامه تاریخی روزولت، رییس جمهور وقت آمریکا به آلبرت انیشتن در اکتبر ۱۹۳۹ مبنی بر موافقت با موضوعات مطروحه انیشتن درباره اورانیوم و دستور پیگیری بیشتر به نیروی دریایی و ارتش)

زندگی  و آثار انیشتن، حالا که بیشتر از ۶۰ سال از مرگ این دانشمند مشهور میگذره، هم اونقدر با استقبال علاقمندان به علم همراه س. حتی زندگی اون سر از حراجیای بزرگ هم می آورد.

 همراه با کت و ساعت انیشتن

تازگیا خبر دار شدیم که کت چرمی کهنه آلبرت انشتین در حراجی کریستی به حراج گذاشته شد.
شرکت پوشاک “لیوایز” کت اینشتین رو در این حراج با قیمت ۱۴۷ هزار دلار خرید. اینشتین در اواسط دهه ۱۹۳۰ از آلمان به آمریکا رفته بود. اطلاعات دقیق تر رو در سایت کریستی درباره کت انییشتن (EINTESTIEN COAT) ببینین.

(تصویر کت چرمی انیشتن، دانشمند قرن بیستم که به قیمت ۱۴۷ هزار دلار تازگیا در حراجی کریستی به فروش رفت)

فکر می‌رود این کت چرمی مارک “لوی استراوس” هدیه‌ایه به مناسبت دریافت امتیاز شهروندی آمریکا که بهش اهدا شده و کهنه بودن این کت به دلیل استفاده زیاد اون به وسیله ایشون بوده.
براساس یادداشت‌های لیوپالد اینفلد دوست و همکار اینشتین در پرینستون، اینشتین اهل اسراف نبوده و با بلند گذاشتن موی سر و پوشیدن یه کت چرمی به مدت چند سال، مشکل نیاز به اصلاح موی سر و پوشیدن لباس رسمی رو واسه خودش برطرف کرده بود. اینکه چه آینده‌ای در انتظار این کت چرمیه، مسئله نامعلومیه.

(تصویر کت چرمی آلبرت انیشتن در اوایل قرن بیستم میلادی)

Lotte Jacobi, Albert Einstein in the leather jacket © ۱۹۳۸ The University of New Hampshire. Portrait of Albert Einstein courtesy of the University of New Hampshire

این فقط کت انیشتن نبود که در حراجی به فروش رسید. ساعت و یادداشتاشون هم در کریستی لندن مشتریاان زیادی پیدا کرد.

( جعبه بازی واسه انیشتن که در جولای ۲۰۱۶ میلادی به قیمت ۶۲ هزار پوند در حراجی کریستی لندن به فروش رسید)

(ساعت جیبی سوییسی از جنس نقره آلبرت انیشتن که واسه سال ۱۹۰۰ میلادیه و در ۱۳ جولای ۲۰۱۶ میلادی به قیمت ۲۶۶ هزار پونده در حراجی کریستی لندن به فروش رسید)

(کاغذی که به The undergraduate registration book می شناسنش و واسه حضور و غیات در دانشکده faculty of philosophy of the Königliche Friedrich-Wilhelms-Universitätه و به سال ۱۹۱۳ برمیگرده و حضور والتر گوردن، شاگرد انیشتن رو سر کلاس توری نسبیت نشون میده و ۱۳ هزار پونده در حراجی کریستی لندن قیمت گذاری شد)

 ساعاتی پس از مرگ نخبه قرن بیستم

شاید واسه شما باحال باشه که درباره لحظای پس از مرگ انیشتن هم اطلاعاتی داشته و جزییاتی بدونین. واسه رسانه ها، ساعات قبل و پس از مرگ نخبها و چهره های معروف دنیای علم و فناوری و سیاست و فرهنگ، همیشه جذاب بوده و قاعدتا انیشتن هم از این موضوع مستثنی نیس.

(رالف مورس- عکاس مجله لایف آمریکا که تصاویرش پس از مرگ آلبرت انیشتن، نام اونو در تاریخ عکاسی جاودانه کرد)

گفته شده که رالف مورس» عکاس آمریکایی مجله «life» که به عنوان جوانترین عکاس به جبهه جنگ جهانی دوم فرستاده شده بود، هرچند به خاطر تعداد بالای عکس‌هاش از جنگ در اون زمان شناخته شده بود، اما عکس‌هایی که چند سال بعد از دفتر کار نخبه فیزیک جهان پس از مرگ گرفت، اونو در تاریخ عکاسی موندگار کرد.

(یکی ازتصاویر شکار شده در لحظاتی پس از مرگ انیشتن در پرینستون آمریکا- خونهای قدیمی و سبک پوشش و نوع خودروی آمریکاییای اواسط قرن بیستم رو ببینین!)

(تصویر نزدیکان آلبرت انیشتن که پس از شنیدن خبر مرگ ایشون به منزلش در پرنستون رفتن)

  صبح روز ۱۸ آوریل، واسه دنیای علم در قرن بیستم، تاریخ مهمی بود. روزی که بهترین نخبه قرن بیستم در سن ۷۶ سالگی درگذشت.  ساعتی پس از اعلام خبر درگذشت فیزیکدان و نخبه مشهور جهان آلبرت اینشتین در بیمارستان پرینستون آمریکا، رالف مورس عکاس مجله لایف واسه عکاسی از مراسم درگذشت به پرینستون رفت و این شانس رو پیدا کرد تا تنها کسی باشه که از دفتر کار و هم محل زندگی اون در روز درگذشتش عکاسی کنه.

(تصویر فردی که مغز انیشتن رو ساعاتی پس از مرگ، واسه تحقیقات از جمجه خارج کرد)

 اون که به شکل نامحسوسی در دور و بر خونه از رفت و آمدها عکاسی می‌کرد درست در زمان سوزوندن و دفن خاکستر از مراسم جاماند و نتونست گزارش تصویری خود رو کامل کنه.
دانشمند آلمانی روز قبل از اون به دنبال پارگی آنوریسم آئورت شکمی دچار خونریزی داخلی شده و به بیمارستان منتقل شده بود. نقله در حالیکه به تشخیص پزشکان قرار شد عمل جراحی روی اون انجام بشه، ایشون مخالفت کرد و گفت:

 «من می‌خواهم وقتی که بخوام، بمیرم. زنده موندن، به صورت مصنوعی، کج‌سلیقگیه. من سهمم رو انجام داده‌ام، وقت رفتنه. می‌خواهم مرگ رو با ظرافت، تجربه کنم.»

(تصویر اتاق کار آلبرن انیشتن، ساعاتی قبل از مرگ ایشون)

(ساعاتی پس از مرگ آلبرت انیشتن)

اون که قرار بود فردای اون روز تو یه برنامه تلویزیونی سخنرانی کنه، آخرین لحظات عمرش رو در همون بیمارستان سپری کرد و پس از اینکه چند کلمه‌ای به آلمانی به زبون آورد از دنیا رفت. ایشون هنگام مرگ ۷۶ سال داشت. جسدش هفت ساعت بعد واسه دقایقی به خونه‌ آورده شد و با حضور خونواده، دوستان و نزدیکان پس از برگزاری مراسم رسمی سوزونده شد و خاکسترش در دور و بر محوطه انستیتوی تحقیقات پیشرفته این شهر دفن شد.
البته همونجوریکه در بالا گفتیم، مغز و چشم انیشتن واسه تحقیقات بیشتر از بدنش جدا شد.

(تصویری تاریخی از سال ۱۹۵۵ میلادی و حمل تابوت آلبرت انیشتن)

گشتی در زندگی آلبرت

 تا پیش از منتشر کردن کتاب نامه های عاشقانه ی آلبرت اینشتین و میلوا ماریک در سال ۱۳۷۱ /۱۹۹۲، زندگی این زن جز چند خط در انتهای زندگی نامه ی همسر مشهورش سهمی در تاریخ نداشت. حتی بسیاری از مورخان و نویسندگان زندگی نامه ی اینشتین از وجود اون خبر نداشتن.

اینشتین در زمان مرگ، دو نفر از دوستان امین خود رو مسئول نگهداری از نوشته های خصوصی خود کرده بود و اونا هم آدم های بسیار امانت داری بودن که حتی اجازه ندادند عروس اینشتین کتاب زندگی نامه ی خانوادگی خود رو منتشر کنه چون در اون کتاب از بخش هایی از نامه های خصوصی نقل قول شده بود.

در آخر دهه ی ۱۳۵۰ /۱۹۷۰ دانشگاه پرینستون شروع به گردآوری نوشته های آلبرت اینشتین کرد که دوست امانت دار این پروژه رو هم متوقف کرد.
به هر حال نوشته ها در پرینستون کپی شدن زیرا اینشتین خواست که پس از مرگ دوستش دست نوشته ها به دانشگاه عبری اورشلیم سپرده شه.

پس از مرگ دوست اینشتین، پرینستون این پروژه رو از سر گرفت و با گردآوری دست نوشته های خصوصی آلبرت از اقوام و آشنایانش در سرتاسر دنیا و ۵۱ نامه ی خصوصی اون آخرسر کتابی رو در سال ۱۳۶۶ /۱۹۸۷ منتشر کرد و نخستین بار جامعه ی علمی رو با نام میلوا ماریک – اینشتین آشنا کرد.
این کتاب پنج سال بعد به صورت عمومی منتشر شد.
دلایل پیدا شده در بیست سال ی گذشته نشون از وجود زنی بسیار با استعداد و با ذهنی نورانی در زندگی آلبرت اینشتین دارن. باید ادعا کرد که همسر آلبرن انیشتن هم فیزیکدانی نخبه بوده و شاید شما از این موزد با خبر نباشین!

به هر حال زندگی آلبرت انیشتن نقاط شناخته شده و نامعلوم بسیاری داره.
تازگیا نشریه فوربس در مقاله ای این موضوع رو مطرح کرد که تئوری نسبیت انیشتن، از همسرش دزدیده شده و یا نتیجه تلاش آلبرت بوده؟

پائول مینوود (Paul Mainwood) دکترای فیزیک در این باره میگه:

این یه ادعای بزرگه که بعضیا فکر می برن که انیشتن، تئوری نسبیت رو از همسرش دزدیده س! ما واسه اثبات این موضوع، باید شواهدای داشته باشیم که اینجور دلایلی در دست نیس.
همکاران انیشتن از جمله John Satchel و Robert Schulmann مدت زمان زیادی رو صرف کار و مطالعه روی این موضوع کردن. در ۲۷ مارچ سال ۱۹۰۱ میلادی، انیشتن در نامه ای به Maric   صربستانی می نویسه که کار ما روی جنبش نسبی (relative motion) به طور موفقیت آمیزی به اتمام رسید. به نظر می رسه اشاره انیشتن به کلمه our work نشون میده که رسیدن به نتایجی که به تئوری نسبیت منتهی شد نشون میده که بخشی از کار به طور گروهی انجام شده.

Right now Michele [Besso] is staying in Trieste at his parents with his wife and child and only returns here [Milan] in about 10 days. You need have no fear that I will say a word to him or anyone else about you. You are and will remain a holy shrine to me into which no one may enter; I also know that of all people you love me most deeply and understand me best. I also assure you that no one here either dares to or wants to say anything bad about you. How happy and proud I will be when the two of us together will have brought our work on relative motion to a successful conclusion! When I look at other people, then I truly realize what you are!

(۲۷ March 1901, Vol. 1, p. 282).

(عین متن اصلی مربوط به نامه عاشقانه ای که انیشتن به همسر نخبه خود،  Maric درباره توضیح کار اونا درباره قانون نسبیت نوشت)

درباره ی میزان تأثیر میلوا در کارهای نظری آلبرت بحث و جنگ بسیاری میان فیزیک دانان و مورخان علم هست و حقیقت روشن نیست اما اون چه روشنه این که آلبرت اینشتین بسیار خوش بخت بود که همراه و شریکی در سطح خودش پیدا کرد که بسیار در پژوهشا کمک حال اون بود و همچنین امنیت روانی و عاطفی رو هم برای اون مهیا کرده بود. آلبرت فردی بی صبر و حوصله بود که خیلی به جزئیات توجهی نشون نمی داد و بر عکس اون میلوا بسیار صبور و دقیق بود و اونا به این ترتیب به خوبی با هم کار می کردن. اون چه مسلمه این که میلوا نقشی بسیار مهم تر از اون چه تاریخ نگارا به اون اشاره کردن در زندگی خصوصی و حرفه ای آلبرت اینشتین داشته.

(تصویر نمادی از میلوا ماریک، دومین همسر آلبرت انیشتن که شاگرد اون بود و از ایشون به عنوان یکی از نخبهای فیزیک قرن بیستم یاد می شه)

به هر حال این موضوع باحال که شاید نشنیده باشین نشون میده قانون نسبیت انیشتن که در سال ۱۹۰۱ میلادی مطرح شد، تئوری بدست اومده شده از کار تیمی انیشتن و افراد دیگه بود. پس انیشتن این تئوری رو از همسرش ندزدیده بود! اگه علاقمند هستین تا به بخشی از نوشته های  علمی و مطالعاتی انیشتن در دانشگاه پرینستون دسترسی داشته باشین، به شما پیشنهاد می کنیم به بخش یادداشتای آلبرت در این سایت مراجعه کنین.

(نوشته های جمع آوری شده از آلبرت انیشتن در سایت دانشگاه پرینستون آمریکا)

در این سایت، کتابایی در دسترسه که میشه به متن اصلی و ترجمه شده بعضی از نوشته های انیشتن در طول نیم قرن فعالیت علمی در سراسر جهان دست یافته و شک نداشته باشین واسه عاشقان علم فیزیک و فناوریای هسته ای، می تونه مطالب خیلی مهمی رو به همراه داشته باشه. البته در سرویس علمی ما در آینده ای نزدیک، به معرفی و بررسی عمومی جذاب ترین نوشته های انیشتن در اوایل قرن بیستم میلادی می پردازیم تا مخاطبان گرامی سایت، در جریان بعضی از نوشته های این نخبه هزاره دوم میلادی قرار بگیرن.

(تعدادی از کتابایی که درباره نوشته ها و اندیشه های انیشتن به وسیله دانشگاه پرینستون منتشر شده)

دانشگاه پرینستون در فهرست ۲۰ دانشگاه برتر دنیا قرار داره و یکی از بهترین مراکز علمی دنیا در میدون فیزیک هستش.

واسه باخبر شدن از موضوعاتی مربوط به انیشتن، توییتر https://twitter.com/AlbertEinstein می تونه مهم باشه. البته پرتال einstein.biz هم واسه کاربرده های تجاری از نام آلبرت انیشتن ارائه شده.
انیشتن رو می تونین در صفحه ای رسمی در شبکه اینستاگرام به نشانی http://www.instagram.com/AlbertEinstein دنبال کنین.

(ر آلبرت انیشتن و همسرش Mileva Maric صرب)

(آلبرن انیشتن و همسر دومش Elsa)

(یکی از تصاویر منتسب به آلبرت انیشتن که نشون میده فرد شوخ طبعی هم بوده)

(تصویر آلبرن انیشتن و همکارانش در سفری به کشور سنگاپور)

(تصویر کارت گذرنامه آلبرت انیشتن در سوییس)

(تصویری از پیارده رویای آلبرن انیشتن و همسرش در اوایل قرن بیستم میلادی)

(آلبرت انیشتن با همون کت و شلوار و موههای بلند سفید معروفش مشغول ویولون زدن در سن هفتاد سالگی در دانشگاه پرینستون)

(انیشتن علاقه زیادی به پیپ داشت)

(تصویری از آلبرت انیشتن در دانشگاه پرینستون که اونو در کنار محل نصب نمادی از ایشون که کار Gina Plungia بود نشون میده)