نقد فیلم هندی و هرمز، ازدواج کودکان در پرده سینماهای کشور

مطالب عمومی سری اول

عباس امینی با معضلات حاکم بر زندگی کودکان این مرز و بوم بیگانه نیس، اون قبل از هندی و هرمز، فیلم والدراما رو درباره کودکان کار ساخت و بعد از دیده شدن اثرش به وسیله وزیر کار، محرک اقدامات مثبتی در وزارت کار واسه این قشر از کودکان شد.
امینی این بار با ساخت هندی و هرمز اما دست روی نقطه حساس‌تری گذاشته و اون موضوع ازدواج بچه گونه. در فیلم جدید اون تماشاگر به وصلت رسیدن یه پسر ۱۶ ساله به نام هرمز و دختری ۱۳ ساله به اسم هندی هستیم و با این دو نفر همراه می‌شیم تا ببینم در زیر سقف خونه‌شون چه خبره.

موضوع ازدواج کودکان همیشه از زوایای پس از ازدواج مورد بررسی و جستجو قرار گرفته و در بهترین حالت زمزمه‌هایی هم درباره قبل از ازدواج این کودکان شنیده شده.
کمتر مستندی بوده که به زندگی یه زوج کودک بپردازه و بدونیم که اصلا بعد از ازدواج افراد در این سن و سال، روند زندگی‌شون چیجوری میشه، زندگی جنسی اونا چیجوری خواهد پیش رفت و از کجا نون در میارن و خورد خوراکشان چیجوری تامین می‌شه. اشتباه نکنین! هندی و هرمز فیلم مستندی نیس ولی واقعیات رو بسیار بی‌رحمانه به مخاطب گوشزد می‌کنه و بالاترین درجه قدرتش در اینجاس که بازگو کردن این وقایع تلخ، اصلا حس مشکی نمایی و فلک زدگی رو در بین سکانس‌های فیلم راه نمی‌اندازد.

داستان در جزیره هرمز روایت می‌شه و سکانس اولیه نوعروسی کودک رو نشون می‌دهد که با همسر ۱۶ ساله خود وارد حجله شده‌ان و مهمانان در خارج از حجله مشغول رقص و پایکوبی هستن. عروس و داماد داستان اما در سکوت و خفا در اتاق نشسته‌ان و در و دیوار رو نگاه کرده و در آخر بعد از آورده شدن شام، تصمیم می‌گیرند شام بخورند و بعد هم جداگونه در گوشه‌های اتاق می‌خوابند. این اولین شب زندگی مشترک اوناس.

هرمز از فردای ازدواج به دنبال کار می‌رود و می‌خواهد در کارخانه‌ای کارگری کنه، با اینکه سرکارگر کارخانه به اون قول داده بوده در صورت متاهل بودن، واسه اون کاری دست و پا می‌کنه؛ ولی زیر حرفش زده و هرمز در طول جزیره در به در دنبال شغل دیگری می‌رود. هندی هم از فردای ازدواج به مدرسه می‌رود و با اینکه نباید یه دختر متاهل در مدرسه تحصیل کنه ولی به دلیل شرایط منطقه هرمز و آمار بالای ازدواج کودکان در این خطه، مدیر مدرسه قبول می‌کنه که هندی بازم به مدرسه بیاد ولی از اون قول می‌گیرد که تموم اتفاقات بین خودش و همسرش در خونه رو راز سر به مهر نگه داره و آرایش کرده هم به مدرسه نیاد.

هندی و هرمز زندگی مشترک رو شروع می‌کنن و در طول روزای زندگی خود با همدیگه در حد یکی دو جمله حرف می‌زنند تا اینکه هندی بعد از شنیدن غرولندهای مادرش، تصمیم می‌گیرد کمی بیشتر واسه هرمز زنونگی به خرج دهد…

امینی لوکیشن ناب و بکری رو واسه فیلمبرداری فیلمش انتخاب کرده و وجود خاک سرخ در منطقه باعث شده که خودسانسوری‌هاش دور و بر المان‌های جنسی درون فیلم رو با نمادها حل و فصل کنه.
کافیه نگاهی کنین به سکانسی که هندی و هرمز شب در ساحل می‌خوابند و واسه اولین بار پیش هم می‌مانند تا صبح شه.
کارگردان اینجا با زیرکی تموم هرمز رو نشون می‌دهد که در کرانه دریا مشغول آب بازیست و پشت سر اون آب و خاک سرخ مخلوط شده‌ان و هرمز از سدی قرمز رنگ رد شده.
از مثال‌های اینطوری در فیلم زیاد دیده می‌شه و کارگردان خوب تونسته حرف‌هاش رو از راه چشمی به بینندگان منتقل کنه.

همه بازیگران فیلم هندی و هرمز از افراد بومی انتخاب شده‌ان و این موضوع هم به باور پذیرتر بودن فیلم کمک زیادی کرده و هم اینکه باعث شده فیلم حالتی شبه مستند به خود بگیره.
امینی، کارگردان فیلم، چند سالی رو در مستندسازی گذرونده و مهارت‌هاش در این حرفه به کمک اون اومدن و خودش و تیمش تونسته‌ان خیلی راحت با بومیان منطقه و بازیگران اونجا نشست و برخاست کنن و با اونا فیلم رو پیش ببرن.

تصویر ورداری فیلم هندی و هرمز با چشمون تماشاگر عشقبازی می‌کنه و نماهای خیلی از جزیره هرمز به تصویر کشیده شده که با یه قاب بندی قشنگتر و موسیقی محلی گوشنواز ترکیب شده و فیلم رو پله پله به درخششی عالی نزدیک می‌سازه. حالا خوبیش اینه کارگردان حتی در سکانس‌های قایق سواری و زیر آب تا حد ممکن از فوت وفن دوربین روی دست دوری ورزیده و اجازه داده که دوربین با نماهای بازش، بیننده رو به قلب جزیره سرخ هرمز فرو ببره.

فیلمنامه هندی و هرمز قصد نگاهی منتقدانه به موضوع ازدواج کودکان رو داره ولی با اینحال نوع نگاه، از مشکی‌نمایی دوری ورزیده و گرماگرم عاشقانه دو کودک مزدوج فیلم رو به تصویر می‌کشد. فیلم از نظر درام بودن، عاشقانه بی‌نظیریست که کمتر مانند اون در سینمای ایران و حتی سینمای جهان دیده شده و رنگ سرخ جزیره با عشق آتشین این دو کودک دمدمی، گرمی خاصی به فیلم بخشیده.

کودکانی که ازدواج می‌کنن به جای اینکه زن و شوهر همدیگه باشن، بیشتر مثل دو دوست صمیمی و همبازی‌های بسیار نزدیک به هم در می‌آیند و هر دو با همدیگه، زندگی رو کشف می‌کنن. هندی و هرمز هم از این قانون مستثنی نبوده و رابطه بین دو بازیگر کودک (زوج فیلم) همینجوری پیش می‌رود. اونا به سر و کله هم می‌زنند و بحث‌های بچه گونه‌ای با همدیگه دارن که بیشتر از اینکه از یه زن و شوهر بر بیاد، روحیه بچگانه‌ای داره.

هرمز با اینکه از وقتی زن گرفته تلاش می‌کنه به شکل نقش آدم بزرگ‌ها فرو بره، ولی کارگردان در نماهایی اخلاق بچه گونه اونو نشون می‌دهد و تیر آخرش رو هم در سکانس گریه کردن بی‌صدای هرمز در زیر دوش آب شلیک می‌کنه؛ جایی که بیننده دلش می‌خواهد هرمز رو در آغوش بگیره و اونو از جامعه و مصیبت‌های دور و برش دور کنه.

اما از بازیگر هرمز بهتر، دختر کودک بازیگر نقش هندیه که زیبایی معصومانه و جنوبی‌اش و هم اینکه لهجه خاصش، اونو به کاراکتری خاص تبدیل می‌کنه. فراموش کردن هندی و هرمز بعد از دیدن فیلم کار بسیار سختیست و پردازش شخصیتی که واسه این دو کاراکتر در خط به خط فیلمنامه انجام شده، جای تشویق داره.
مدت زمان تقریبا کوتاه فیلم (۸۰ دقیقه) هم مانع نشده که ما با این کاراکترها کمتر همذات پنداری کنیم و کارگردان خوب تونسته دو ستاره اصلی‌ گمنامش رو تبدیل به ستارگانی پرفروغ کنه. با  دو نوجوون مثل یه زن و شوهر مواجهیم که درکی از موقعیت خود ندارن و به خاطر همین همونطور که مرتب از اتفاقات پیش اومده حیرت زده می شن ، مخاطب رو هم در این حیرت زدگی سهیم میکنن

فیلم هندی و هرمز تا قبل از اکران در گروه هنر و تجربه، قرار بود به صورت اینترنتی به اکران در بیاد. هدف اکران اینترنتی این فیلم به گفته‌های کارگردان اینست که هندی و هرمز باید بیشتر و بیشتر دیده شه و افراد در مناطقی که سالن‌های سینما ندارن هم بتونن خیلی راحت فیلم رو ببینن. دیده شدن فیلم هندی و هرمز در مناطق مرزی کشورمون که ازدواج کودکان در اونجا رواج داره، واجبه و این مناطق هم کمترین امکانات سینمایی رو دارن. حال به گفته جفت و جور کننده فیلم، حالا خوبیش اینه بعد از اکران محدودی که واسه فیلم در بخش هنر و تجربه در نظر گرفته شده، موضوع اکران اینترنتی فیلم بازم به قوت خود باقیست و امیدوارم مسئولان و خانوادگانی که باید این اثر مساوی ولی منتقد رو ببینن، به تماشای اون بشینن.

هندی و هرمز درس اجتماعی خوبیست که با قدرت‌های فوت وفن کارگردانی خوش ذوق ارائه شده و محل روایت وقوع داستانش، تونسته اونو دو برابر دیدنی کنه.

دیدن، شنیدن و تفکر کردن درباره اونو از دست ندین.

عباس امینى با هر دو فیلم بلندش ثابت کرده که نگرانی نسل نوجوون امروزی رو داره، اما نه نوجوون پایتخت نشین و درگیر با مشکلات و موضوعات مدرن؛ بلکه نوجوانانى که در اقصی نقاط نقاط ایران درگیر رسم و رسومها و اعتقاداتى هستن که به مشکلات دیگرشان مى افزاید و کمتر فیلمساز ایرونی می‌شناسم که حاضر باشه در مدیوم سینماى داستانى خود به اونا توجه کند.